
به بیانی دیگر، افراد و اشخاص در جوامع مختلف با هر زبان، رنگ، نژاد و باور اجتماعی و فرهنگی، میتوانند هنر را وسیلهای قدرتمند برای شکلگیری هویت فردی و ملی خود قرار داده و خود را به دیگر جوامع و ملتها، بشناسانند.
ظرفیت هنر، بالاست و یکی از شقوق این بدنه قدرتمند و شاخههای این درخت تناور «سینما» است. سینما البته بدون اتکا به متن ــ مشخصا ادبیات، رمان و داستان که اصطلاحا محتوا نامیده میشود ــ نمیتواند میدانداری خوبی داشته باشد. امروز حتی فیلمهای چند دقیقهای و چند ثانیهای هم از یک فکر و خط داستانی تبعیت دارند و با این «داشته» و «آورده» فکری، مفهوم را منتقل میکند؛ حتی برای ثانیههایی! در عینحال تکنیکهای فیلمسازی، نور و حرکت دوربین و صداگذاری و سایر فنون مورد استفاده در این حیطه هنری هم کار خودشان را میکنند و در حفظ مخاطبان روی صندلیهای سالن، اثربخشند.
فیلمنامه، فیلم و نهایتا فیلمساز تاریخی، در کنار همه کارهای ارزندهاش، یک تعهد اجتماعی بزرگ داده و آن «امانتداری تاریخی و بازگویی حقایق تاریخی با اجتناب از روایت گزینشی یا جعلی» است؛ کما اینکه ادبیات هم این تعهد و تکلیف را دارد.
دفاع مقدس هشت ساله ملت فهیم ایران که تجربههای تلخ تاریخی گذشته را داشته و تمکین و تسلیم برخی حکمرانان و پادشاهان در مقابل بیگانگان را از یاد نبرده، در مقابل نیمی از دولتهای تمامیتخواه و مستبد دنیا در هنر ــ همه عرصهها و شاخهها ــ، رسانه و ادبیات ما انعکاس والا و بالایی داشت. یکی از نمونههایش سینما و در کل فرآوردههای تصویری ــ دیداری، شنیداری ــ است، موضوعات متنوع و مختلفی از جنگ تحمیلی، محور دهها فیلم و سریال تلویزیونی و نماهنگ تصویری و موسیقایی و... قرار گرفته و هرکدام در مقطع و دوران مشخصی، توانستند پیامرسانی اثربخش و بعضا ویژهای داشته باشند. از بیان مصداقی پرهیز میکنم، چون تعداد این آثار، کم نیست و در ساختار حجمی این یادداشت، نمیگنجد.
در چند سال اخیر، البته فعالیت برجستهای در سینما، تئاتر و موسیقی دفاعمقدس دیده نمیشود که اهل فن، منتقدان و فعالان عرصههای یادشده طبیعتا باید به بررسی و آسیبشناسیهای لازم در این زمینه بپردازند تا نقصانهای احتمالی رفع شود، اما کار مثبتی که نمیتوان از بیان آن چشم پوشید، توجه تلویزیون به بازنمایی تاریخ دفاعمقدس از طریق ساخت و پخش سریالهاست؛ همچنین در مناسبتهایی که تقارن تقویمی با جنگ تحمیلی دارد، فیلمهای مطرح و تأثیرگذاری که در دوران خودشان خوش درخشیده، دوباره و البته با چندین سال فاصله، از تلویزیون پخش میشود و نسلهای جدید را که دفاع هشت ساله ایرانیان را ندیدهاند، با حقایق و واقعیتهای آن مقطع تاریخی آشنا میسازد. این اقدام در نوع خود خوب است، به شرط اینکه محصولات دوباره به نمایش درآمده، جذاب باشد و....
گزارهای که در این زمینه مهم و اساسی به نظر میرسد و لازم است که همه دستگاهها، ارگانها و البته هنرمندان متعهد به تاریخ و سرزمین و هویت ایرانی به آن توجه ویژه داشته باشند، تلاش برای دستیابی به «جامعشناسی، زبان و ذائقه نسلهای جدید» است. بدیهی است که نوجوان و جوان امروز، ادبیات کلامی و دغدغههای مربوط و بعضا منحصربهفرد خودش را دارد، جذابیتها، نقاط تاریک و روشن زندگی، زیباییها و چالشهایی که برای او مطرح است، تحقیقا با جامعشناسی و دیدگاه پدر و پدربزرگش در فاصله و حتی شاید تضاد باشد! این تفاوت، فاصله و تضاد، هیچگاه به معنای بیزاری او از حقیقت یا دفاع نکردن از هویت ملی و نداشتن حب سرزمینی و آیینی نیست! هنرمند و رسانه و مسئول فرهنگی و رسانهای ما باید زبان و علایق و ذائقه نسلهای جدید را بداند و ریلگذاریها لزوما با این فهم و درک انجام شود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
فرزانه اسعدی، هنرمند مجسمهساز در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
گفتوگو با هادی رجبی، قهرمان تکواندو هانمادانگ:
بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با اینکه سالهاست جلوی دوربین دیده نشده، مورد توجه و علاقه مردم است
مجید جلالی در گفتوگو با جامجم آنلاین مطرح کرد؛